پرایس اکشن
پرایس اکشن نوعی روش تحلیل تکنیکال معاملاتی و یکی از پراستفادهترین روشها برای تحلیل در بازارهای بورس و فرابورس، آتی، کالا و ارزهای دیجیتال ست.
در این روش تریدر هایی که عقیده دارند اندیکاتور ها گذشته بازار را تحلیل میکنند و از وضعیت و قیمت فعلی بازار به دور هستند، از آن استفاده میکنند.
پرایس اکشن از ۲ کلمه به معنی واکنش قیمتی تشکیل شده و به نوعی روش معامله گری اطلاق می شود که در آن معامله گرها و تریدرها به تحلیل بازار براساس حرکات قیمت میپردازند.
پرایس اکشن خیلی ساده نشان میدهد که قیمت چگونه تغییر میکند. همانطور که گفته شد در این روش نیازی به استفاده از اندیکاتور ها نیست و تحلیل بازار و تشخیص حرکات آتی بازار با استفاده از حرکات قیمت، الگوهای کندلی،سطوح عرضه و تقاضا، نقاط شکست، نواحی جذاب برای نقدینگیهای بزرگ و… انجام می شود.
به عقیده خیلی از تریدر هایی که از پرایس اکشن استفاده میکنند، تنها راه رهایی از چارت های شلوغ و پر از اندیکاتور، روش پرایس اکشن است.زیرا به آنها این قدرت و انعطاف را میدهد که با فهم مفاهیم و بر اساس قوانین، در لحظه حال تصمیم گیری کنند، نه بر اساس قوانین و قواعد از پیش تعیین شده اندیکاتورها.
اصول اصلی پرایس اکشن بر پایه نمودار و الگوهای شمعی ژاپنی است که از کندل ها تشکیل شده است و اطلاعاتی از قبیل قیمت باز و بسته شدن کندل ها، نوسان قیمتی، بالاترین و پایین ترین قیمت در لحظه را در خود ثبت میکند.
مثلا در تایم فریم یک ساعته، هر کندل نشان دهنده یک ساعت است؛ پس در طول روز ۲۴ کندل یک ساعته و ۶ کندل ۴ ساعته داریم.
حالا آسانترین و ابتدایی ترین روش تحلیل که در عین حال خیلی مهم و کارآمد هم می باشد، تحلیل بر اساس آرایش و الگوهای کندلی است.
قبل از آنکه وارد مبحث آرایش کندلی بشویم، بهتر است کمی با مفهوم روند آشنا بشویم که از اصلی ترین اصول پرایس اکشن ست.
روند بر ۳ نوع است
⦁ صعودی
⦁ نزولی
⦁ خنثی
از پشت هم قرار گرفتن کندل ها روند حاصل میشود که نشانه های اصلی آن :
⦁ در روند صعودی، رویت دره و قله های بالاتر ست .
⦁ در روند نزولی، رویت قله و دره های پایین تر ست.
⦁ و در روند خنثی یا رنج، مشاهده دره و قله های همسان و بدون افت و خیز های قابل توجه است.
اگر بوسیله خط صاف، دره ها و قله ها رو به یکدیگر وصل کنیم،خط روند صعودی یا نزولی داریم.
تریدر های پرایس اکشن بر این عقیده هستند که وقتی قیمت وکندل ها، یک قله جدید یا دره جدید ثبت میکند، با استفاده از آرایش کندل ها میتوان حدس زد که قیمت، میل به صعود یا نزولی بیشتری دارد یا امکان تغییر روند وشکسته شدن خط روند بیشتر است.
نکته مهمی که اینجا مطرح است این است که آیا با شکست خط روند صعودی میتوان گفت که روند قیمتی عوض شده است و از این به بعد، قیمت وارد فاز نزولی شده است.قطعا خیر!
در اینجا از اصل مهم دیگری در پرایس اکشن استفاده میشود به نام سطوح حمایت و مقاومتی.
به سطوح حمایت و مقاومتی که به صورت افقی رسم میشوند، حمایت و مقاومت استاتیک میگوییم.حمایت و مقاومت، سطوح برگشتی بازار هستند و زمانیکه قیمت به آنها میرسد، به آن واکنش نشان میدهد.
به عبارت دیگر، احتمال زیادی وجود دارد که در این سطوح، روند کنونی قیمت متوقف شده یا تغییر کند.
سطح حمایت (Support)، جایی است که وقتی قیمت به آن میرسد، بیشتر از آن ریزش نمیکند و قیمت افزایش مییابد.
در سطح حمایت، تعداد خریداران بیشتر است و تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد. در این سطح تقاضا به قدری بالاست که از افت بیشتر قیمت، جلوگیری میکند.
زمانی که قیمت به سطح مقاومت (Resistance) میرسد، نمیتواند بیش از آن رشد کند و قیمت ریزش میکند.
در نواحی مقاومتی، از رشد بازار جلوگیری میشود و فروشندگان بیشتر میشوند. هر چهقدر قیمت به سطح مقاومت نزدیکتر میشود، فروشندگان تمایل بیشتری برای فروش دارند.
حالا میتوانیم دید بهتری به چارت داشته باشیم و با شکست خط روند صعودی، انتظار این را داشته باشیم که قیمت توسط سطح حمایتی، حمایت شود و اگر کف حمایتی از دست رفت و قیمت دره و قله های پایین تری را ایجاد کرد با اطمینان خاطر بیشتری میگوییم که روند قیمتی عوض شده است.
روندهای قیمت در بازارهای مالی در واقع چرخههای تکرارشونده هستند.
یعنی اگر نمودار گذشتهی یک دارایی خاص را بررسی کنیم، الگوییهایی را مشاهده خواهیم کرد که در گذشته بارها تکرار شدهاند. و احتمال وقوع در آینده هم قابل پیش بینی ست.
این الگوها را میتوان همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن درنظر گرفت.
با درک این الگوهای تکرارشونده توانایی تشخیص احتمالی تغییر یا ادامهی روند بازار را مشخص می کنید.اولین کار این ست که بر روی چارت خطوط حمایت و مقاومت ها را رسم کنیم.بدون اینکه نیاز باشد بر روی چارت، اندیکاتور خاصی باشد. نواحی حمایتی و مقاومتی تا زمانی که شکسته نشوند احتمال اینکه نقش حود به عنوان یک سد معبر را به خوبی ایفا کنند، هست.
وقتی قیمت به این محدودهها نزدیک میشود، دقیقاً زمانی است که معاملهگرهای پرایس اکشن، منتظر دریافت سیگنال برای ورود به معامله هستند،
البته که برای ورود باید به بررسی نوع کندلها و قدرت روند و مومنتوم و… بپردازند.
بعد از رسیدن قیمت به یک محدودهی حساس پرایس اکشن، در صورت برگشت قیمت و یا شکستهشدن محدودهی مورد نظر، وارد معامله شده و تا محدودهی مهم بعدی آن را همراهی میکنند.
معمولا در این سطوح مهم است که نوع آرایش کندلی برای ما مهم و جذاب میشود و میتوانیم بهترین استفاده را از این الگوها داشته باشیم.
مثلا در نواحی مهم حمایتی اگر الگوی پین بار شکل بگیرد نشان از رشد قیمتی است.
حال اگر این نقطه در تلاقی با خط روند باشد معامله گر با دو ناحیه ساپورت روبه رو ست که ایده رشد قیمتی را برای او پر رنگ تر میکند.
برمیگردیم به مبحث الگوهای کندلی که ابتدای این مقاله به آن اشاره شد.
یک معامله گر پرایس اکشن از ترکیب الگوهای کندلی و سطوح حمایت و مقاومت و خط روند و کانال ها میتواند بیشترین بهره را ببرد.
از انواع الگوهای کندل استیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
⦁ الگوهای کندلی تکی
⦁ الگوهای کندلی دو تایی
⦁ الگوهای کندلی سه تایی
هرچقدر بدنه کندل قویتر باشه نشان از قدرت روند است و هرچه سایه کندل بیشتر باشد نشان از ضعف قدرت است.نکته مهم اینکه آرایش کندل ها در نقاط حمایتی ومقاومتی برای ما از اهمیت ویژه ای برخورداست.
مثلا کندلی که بدنه ای قوی با سایه های کم یا حتی بدون سایه در منطقه حمایتی تشکیل داده است، برای ما نوید قدرت صعودی را می دهد.از رایج ترین الگوهای کندلی مورد توجه تریدر ها میتوتیم به موارد زیر اشاره کنیم.
الگوی ستاره صبحگاهی در اغاز روند صعودی در منطقه حمایتی معمولاً دیده می شود و نشان از پایان روند نزولی یا تضعیف آن و شروع روند یا اصلاح صعودی می باشد.
همین امر برای پایان روند صعودی یا تضعیف آن در منطقه مقاومتی و الگوی ستاره عصرگاهی صادق است.
الگوهای سه سرباز سفید یا ترقی یافته در روند صعودی یا سه کلاغ سیاه یا سه واحد رد شده در آغاز روند نزولی مشاهده میشود.
کندل های پین بار که عمدتا بدنه ضعیف و سایه های بلند و قوی دارند هم به انواع مختلفی تقسیم می شود.
اگر در مناطق حمایت مقاومتی مهم دیده شود میتوان به تضعیف روند و در صورت رویت کندل فول بادی یا با با بدنه قوی به برگشت روند امیدوار بود.
اگر در طی مسیر روند دیده بشه نشان از سردرگمی بازار و کاهش حجم معاملات ست.
الگوهای دوکندلی پوشا نزولی نشاندهنده اغاز روند نزولی و پوشا صعودی نشانه ای از اغاز روند صعودی ست
الگوهای هارامی هم به دو بخش نزولی و صعودی تقسیم می شود و همانند الگوی پوشا جز الگوهای معتبر کندلی محسوب می شود.
در آخر اینکه…
می توان گفت پرایس اکشن دست شما را برای شخصی سازی و استفاده از المان های ان باز نگه میدارد و شما می توانید با توجه به زمان و روحیه خود سیستم خود را شخصی سازی کنید. یادگیری خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت، خود تبدیل به یک سیستم معاملاتی میشود و پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند به شما کمک کند.
سبک های پرایس اکشنی بسیاری وجود دارند، اما شما برای شروع فقط به یادگیری یک مورد احتیاج دارید (به شرط آموزش دیدن و استمرار داشتن) سپس سبک های بیشتری را آموزش ببینید تا بتوانید رفتار بازار را در مواقعی بیشتری مدل کنید.
معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست، این کار فقط سبک بهتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد اما برای یادگیری به زمان و تمرین بر اساس استراتژی های مکتوب و بکتست گرفته شده نیاز دارید.
گاها پیش می آید دو معامله گر پرایس اکشن نسبت به یک چارت قیمتی دونظر کاملا متفاوت داشته باشند.
آن چه شما را در نهایت موفق میکند و به سوددهی میرساند پای بندی به روش و استراتژی خودتان است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!